چرا اعتبار مورخ انگلیسی در جریان اصلی تاریخ نویسی کم شد؟، راوی داستان درس های نیاموخته

به گزارش وبلاگ شخصی اسماعیل، خبرنگاران- مرتضی میرحسینی: آرنولد توین بی که سال 1975 در چنین روزی (22 اکتبر) درگذشت، جملات قصار کم ندارد. مثل این جمله اش که تاریخ بیش از هر چیز، داستان درس های نیاموخته است یا درباره نقش هرکدام از ما انسان ها در تاریخ، که معتقد بود همگی بازیگران نمایشی هستیم که دیدن می کنیم.

چرا اعتبار مورخ انگلیسی در جریان اصلی تاریخ نویسی کم شد؟، راوی داستان درس های نیاموخته

نزدیک به نیم سده از مرگ او می گذرد و بسیاری از نظریاتش اکنون دیگر چندان معتبر شمرده نمی شوند. البته هنوز هم - کسانی که حوصله می نمایند و کتاب هایش را می خوانند - دانش وسیع و ظرافت بیان او را می ستایند و حتی تلاش های او برای رسیدن به درکی منسجم و نظام مند از سیر حیات بشر را لایق تحسین می دانند.

البته که نظریاتش به گذشته تعلق دارد، به دهه های 1940 و 1950 میلادی؛ و نوشته اند که در آن سال های یکی از پرخواننده ترین چهره های علمی دنیا بود (جلدهای مختلف مشهورترین اثرش، یعنی مجموعه دوازده جلدی مطالعه تاریخ از سال 1934 تا 1961 یکی بعد از دیگری منتشر شدند). در آن مقطع در محافل دانشگاهی و پژوهشی مدام از او می گفتند و به تحلیل ها و تفسیرهایش از تاریخ استناد می کردند، اما رفته رفته از اوایل دهه 1960 اعتبار او در جریان اصلی تاریخ نویسی کم و کمتر شد و دوره نقد و حتی نفی نوشته های او فرارسید.

آرنولد توین بی در لندن به دنیا آمد، هشتاد و شش سال عمر کرد و در یورک از دنیا رفت. گویا به جز تحصیل در زادگاهش، مدتی هم در مدرسه انگلیسی های آتن (یونان) درس خواند و همان جا هم بود که مسأله افول و نابودی تمدن ها ذهنش را درگیر کرد. بعدها در سفری به بلغارستان و مشاهده زندگی دهقانان این کشور، با مسأله دیگری از مسائل تاریخی، یعنی تداوم روبرو شد.

در آنجا دهقانانی را دیده بود که سبک زندگی شان تفاوت چندانی با اجداد چندهزار سال پیش شان نداشت. او دید که تمدن شهری و صنعتی - که تا قبل از آن به نظرش فراگیر و مقاومت ناپذیر می رسید - به این جا (و احتمالاً به بسیاری از نقاط دیگر دنیا) راه نیافته است و آن مردم هم نه مجذوب آن هستند و نه حتی اهمیتی بدان می دهند.

توین بی به جز تدریس تاریخ، مدتی طولانی هم به وزارت خارجه انگلیس خدمت کرد و به خاطر این شغل - و نیز قبل و بعد از آن از روی کنجکاوی و علاقه شخصی - سفرهای زیادی کرد و بسیاری از کشورهای گوشه و کنار دنیا را از نزدیک به چشم دید. بعد از هر دو جنگ دنیای، در کنفرانس های صلح شرکت کرد و درباره این تجربه اش می گفت در 1919 و 1946 به دو کنفرانس صلح رفتم و هر بار به چشم خویش دیدم چگونه گردش کار سخت به خطا رفت و دنیا دوباره دچار آشوب و پریشانی شد. این گونه چیزها به آدمی شیوه تفکر دینی در امور بشر می دهد؛ انسان را هم عقیده با قدیس فرانسیس آسیزی می نماید که هر نوع موفقیت مادی را پوچ، پنداری واهی، و خیانت به طبیعت بشر می دانست.

توین بی را یکی از چند فیلسوف سرشناس در فلسفه نظری تاریخ می شناسند و نامش را در کنار نام هایی مثل ابن خلدون و هگل و مارکس جای می دهند. البته کار او در مطالعه تاریخ و ارائه نظرات کلی درباره حیات بشر، شباهت زیادی به اسوالد اشپنگلر آلمانی (نویسنده کتاب انحطاط تمدن غرب) داشت، اما او برخلاف سلف آلمانی اش، زوال و سقوط تمدن ها را حتمی و اجتناب ناپذیر نمی دید.

او درباره بیست و شش تمدن مطالعه کرد و متکی به این مطالعه می گفت زمانی تمدن ها به انحطاط می افتند و رو به فروپاشی می فرایند که نخبگان (سیاسی، علمی، هنری) آن تمدن ها - که جامعه نیز از آنان پیروی می نماید - پاسخی برای پرسش ها و نیازهای تازه نداشته باشند و در واکنش به مقتضیات نو، پاسخ های قدیمی را با پناه گرفتن پشت ناسیونالیسم و نظامی گری و استبداد، مدام و بدون خلاقت تکرار نمایند.

در انتها ناگفته نماند که تعدادی از آثار او و نیز چند کتاب با موضوع نقد و آنالیز آرا و افکارش به فارسی هم ترجمه شده اند، هرچند نمی دانم در بازار کتاب پیدا می شوند یا نه. اما اگر بخواهم برای خواننده علاقه مند و پیگیر کتابی از توین بی را نام ببرم، این دو کتاب را پیشنهاد می کنم: یکی تاریخ تمدن که چکیده ای تک جلدی از همان مجموعه دوازده جلدی آنالیز تاریخ است و ترجمه های مختلفی از آن وجود دارد و دیگری کتاب کوچک مورخ و تاریخ که مجموعه ای از مصاحبه های اوست و حسن کامشاد به زبان ما ترجمه اش نموده است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران

به "چرا اعتبار مورخ انگلیسی در جریان اصلی تاریخ نویسی کم شد؟، راوی داستان درس های نیاموخته" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا اعتبار مورخ انگلیسی در جریان اصلی تاریخ نویسی کم شد؟، راوی داستان درس های نیاموخته"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید