4 انشا در خصوص حضرت محمد (ص) با موضوعات متنوع

به گزارش وبلاگ شخصی اسماعیل، به مناسبت فرارسیدن 28 ماه صفر، سالروز رحلت پیامبر اکرم (ص)، در این مطلب چند انشا در خصوص حضرت محمد (ص) را آماده نموده ایم؛ بچه ها و نوجوانان برای نوشتن انشا با این موضوع می توانند از آنها ایده بگیرند.

4 انشا در خصوص حضرت محمد (ص) با موضوعات متنوع

انشا در خصوص حضرت محمد (ص) برای مدرسه

1. انشا در خصوص حضرت محمد برای نوجوانان

انشا درباره مهربانی پیغامبر

نوشتن درباره ویژگی های اخلاقی رسول اکرم (ص) بسی سخت است که زبان از گفتن آن قاصر و قلم از بیان آن عاجز است. اما آب دریا را اگر نتوان کشید*هم به قدر تشنگی باید چشید من نیز قلم در دست گرفته و به نگارش ذره ای از اقیانوس بی کران فضایل اخلاقی آن حضرت پرداخته ام، پیغامبری که رحمه للعالمین است و به فرمایش خودش انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است و به همین خاطر رفتار رسول خدا (ص) پر از زیبایی هاست …

نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه اش گویای عظیمی روح ، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود . در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیغامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همواره حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند . در امانت داری سرآمد همه بود، در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به قول و پیمانش وفادار بود ، عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود خوبی ها و فضایل و زیبایی های آن حضرت آن قدر فراوانند که ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. اینک به ذکر گوشه ای از ویژگی های اخلاقی پیغامبر اکرم(ص) می پردازیم.

  1. امانت داری
  2. اظهار شادی
  3. راستگویی
  4. متواضع بودن
  5. وفای به عهد
  6. مهربانی
  7. سخاوتمندی
  8. ساده زیستی
  9. خوش اخلاقی
  10. اکرام دیگران
  11. ادب
  12. یاری به نیازمندان
  13. حیا
  14. سکوت
  15. ذکر گفتن

انشا در خصوص حضرت محمد

2. انشا در خصوص حضرت محمد با لحنی احساسی

والا پیغامبر! می خواهم صدایت کنم و درمانده ام که کدام نام را برانگیزم؟

می دانم ای نهر همواره جاری، ای روشنایی بخش! نام ها در برابر تو، سنجاقکانی هستند که ذرات کوچکی از زلالی ات را می چشند و حلاوتش را فریاد می نمایند.

مقدّر ازلی، بشارت ابدی!

فیض فراگیر را زمینیان در هر نقطه به نامی می خوانند؛ همان گونه که آب را؛ و نام تو ای ذره ذره دلدادگی و تعبد، عطش خداپرستی را می گستراند و جوانه های طلوع را در اقصی نقاط دنیا می پروراند.

بچه ها جاهل طائفند، آنان که هنوز پیشانی ات را سنگ می زنند که تو پیغامبر آزادی و عدالت اجتماعی هستی؛ تو پیغامبر تمام اصطلاحات زیبا و مدرن بشری هستی پیش از اینکه اختراع شوند.

نام تو، امید رسیدن به کمال و وبلاگ شخصی اسماعیل خلقت را دوباره زنده می نماید.

نام تو چراغ می گردد و ذرات سیاهِ هوا را چون شمع، در برابر ما روشن می نماید.

نام تو هر جا سبز گردد، زمین و زمینیان، بهتر نفس می کشند و طبیعت، حقیقت خود را نشان می دهد.

هر بار که نامت را می برم، لب هایم دوبار به هم آغوشی درمی آیند.

هر بار که نامت را می برم، متبرک می شوم و کنگره ها را به قد کشیدن وامی دارم.

اما کدام نام است که سهمِ بیشتری از مسمی برده است؟

هنوز در جست و جوی آن اسم سعیدم که بی کرانی از تو در حروفش جاری است.

می خواهم صدایت کنم و نام تو دفتر به دفتر، آواره ام نموده است.

نه! هرگز نمی توانم سرشارتر از آن نام بیابم که آکنده از ستایش زمین و زمان است؛ محمد صلی الله علیه و آله !

راهی که به بشر نشان داد، بن بست ندارد. به نام تو، رساله دلگشای رسل ختم می گردد. سراسر زمین چشم می گردد و به راستا سبزی که گردن آویز آسمان است، خیره می ماند.

انشا در خصوص حضرت محمد ص

3. انشا در خصوص حضرت محمد با لحن ادبی

دلنوشته ای برای پیغامبر اسلام

میخواهم از تو بنویسم پیغامبر مهربان ها…

چه نام زیبایی برایت برگزیدیم. پیغامبر مهربانی ها یعنی پیغام آورنده مهربانی…قطعا کسی که مهربانی می آورد خود نیز مهربان است.

پیغامبر مهربانی ها می خوام از تو بگویم ولی نمیدانم چه بگویم…شرمنده أم پیغامبرم که آنقدر تو را نمیشناسم که توصیفت کنم.پیغامبرم مهربانی ها کردی در حق ما در حق امتت.

معجزه أت کتابت را برایمان به یادگار گذاشتی ولی ما چه کردیم با آن…تنها برای بدرقه مسافری و سفره شروع سال نویی از آن گرد گرفتیم…معجزه ات را گذاشتی تا بخوانیم؛تدبر کنیم؛ و راه پیدا کنیم ولی ما تنها خواندیم و ختم گرفتیم و نگرفتیم پیغامت را؛ نفهمیدیم رسالتت را و راه گم کردیم.معجزه ای به این عظیمی در دست داریم که اگر دیگر ادیان داشتند چه ها نمیکردند با این معجزه اما ما…

خجلم از خود که به نام مسلمان نام تو را یدک میکشم و آنقدر بیراهه رفتم و به نام تو و دینت تمام شد تا جایی که عظمتت و عظیمی ات را فراموش کردم و با اعمالم به ملحد و کافر اجازه توهین به ساحت مقدست را دادم و تنها مقابله ام چند روز تغییر عکس ابزارهایی بود که محصول آنان بود و من مسلمان با این ابزارها به چه بیراهه ها رفتم و ذره ای برای رساندن پیغامت به عنوان یک مسلمان بهره نگرفتم.

پیغامبرم خجلم از خود که تنها با چند تن یار و یک مسجد کوچک پیغامت را به دنیای زمان رساندی و من مسلمان و میلیونها امثال من با هزاران مسجد و ابزار و ادعا چه کردیم برای رساندن پیغامت و شناساندن رسالتت…

پیغامبرم از همه عترت و هستی ات گذشتی برای امتت تا به روشنایی برسد و به حق … ولی ما چه کردیم؟ تنها چشم بر روی حقیقت بستیم و کورکورانه راه ظلمت پیش گرفتیم و نامت را یدک کشیدیم.خجلم پیغامبرم…

خجلم پیغامبرم ولی دوستت دارم.همه امتت دوستت دارند ولی راه گم نموده ایم پیغامبر مهربانی ها… در ظلمت حجمه دشمن گرفتاریم و سردرگم… پیغامبر مهربانی ها به بیراهه رفته ایم ولی دوستت داریم…

پیغامبر مهربانی ها ما تورا راهت را دینت را کتابت را گم نموده ایم ولی تو امتت را گم ننموده ای و برکتت برای امتت همچنان پایدار است…

خجلم پیغامبرم ولی…

دوستت دارم

انشا در خصوص حضرت محمد(ص)

4. انشا در خصوص حضرت محمد برای بچه ها با موضوع زندگینامه

حضرت محمّدص، فرزند عبداللّه بن عبدالمطّلب بن هاشم بن عبدمناف، در مکه بدنیا آمد. پدرش عبد الله پیش از ولادتش درگذشته بود. او شش سال بیشتر نداشت کـه مادرش آمنه را نیز از دست داد. تا هشت سالگى زیر سرپرستى جدّش عبدالمطّلب بودو پس از مرگ جدّش در خانه عمویش ابوطالب سُکنا گزید. رفتار و کردار او در خانه ابوطالب، نظر همگان رابه سوى خود جلب کرد و دیرى نگذشت کـه مهرش در دلها جاى گرفت.

او برخلافِ بچه هاِ همسالش کـه موهایى ژولیده و چشمانى آلوده داشتند، مانند عظیمسالان موهایش را مرتب میکرد و سر و صورتِ خودرا تمیز نگه میداشت. او بـه چیزهاى خوراکى هرگز حریص نبود، بچه ها همسالش، چنان کـه رسم اطفال اسـت، با دستپاچگى و شتابزدگى غذا مى خوردند و گاهى لقمه از دست یک دیگر مى ربودند، ولی او بـه غذاى اندک اکتفا و از حرص ورزى در غذا خوددارى میکرد.

در همه احوال، متانت بیش از حد سن و سال خویش از خود نشان مى داد. بعضى روزها همین کـه از خواب برمیخواست، بـه سر چاه زمزم مىرفت و از آب آن جرعه اى چند مى نوشید و چون بـه وقت چاشت بـه صرف غذا دعوتش مى نمودند، مى گفت: احساس گرسنگى نمی کنم. او نه در کودکى و نه در عظیمسالى هیچ گاه از گرسنگى و تشنگى سخن بـه زبان نمی آورد.

عموى مهربانش ابوطالب وی را همواره درکنار بستر خود مى خوابانید او گوید: مـن هرگز کلمه اى دروغ از او نشنیدم و کار ناشایسته و خنده بیجا از او ندیدم. او بـه بازیچههاى بچه ها رغبت نمی کرد و گوشه گیرى و تنهایى را دوست میداشت ودر همه حال فروتن بود. آن حضرت در سیزده سالگى، ابوطالب را در سفر شام، همراهی کرد. در همین سفر بود کـه شخصیت، عظمت، عظیموارى و امانتدارى خودرا نشان داد.

25 سال داشت کـه با خدیجه دختر خویلد ازدواج کرد. در بین مردم مکه بـه امانتدارى و صداقت مشهور گشت تا آنجا کـه همه ی، وی را محمد امین می خواندند. در همین سن و سال بود کـه با نصب حجرالاسود و جلوگیرى از فتنه و آشوب قبایلى، کاردانی و تدبیر خویش را ثابت کرد و با شرکت در انجمن جوانمردان مکه = حلف الفضول انسان دوستى خود رابه اثبات رساند.

پاکى و درستکارى و پرهیز از شرک و بتپرستى و بى اعتنایى بـه مظاهر دنیوى و اندیشیدن در نظام آفرینش، وی را کاملاً از دیگران متمایز ساخته بود. آن حضرت در 40 سالگى بـه پیغامبرى برانگیخته شد و دعوتش تا سه سال مخفیانه بود. پس از این مدت، بـه حکم آیه ـ وَ أَنـْذِرْ عَشیرَتَکَ الاَْقـْرَبینَ; ـ یعنى خویشاوندان نزدیک خودرا هشدار ده رسالت خویش را آشکار ساخت و از بستگان خود شروع کرد.

سپس دعوت بـه توحید و پرهیز از شرک و بتپرستى رابه گوشِ مردم رساند. از همین جا بود کـه سران قریش، مخالفت با وی را شروع کردند و بـه اذیت آن حضرت پرداختند. پیغامبر در مدت سیزده سال در مکه، با همۀ آزارها و شکنجه هاى سرمایه داران مشرک مکه و همدستان آنان، مقاومت کرد و از مواضع الهى خویش هرگز عقب نشینى ننمود. پس از سیزده سال تبلیغ در مکه، ناچار بـه هجرت شد

پس از هجرت بـه مدینه زمینه نسبتاً مناسبى براى تبلیغ اسلام فراهم شد، هر چند کـه در طى این ده سال نیز کفار، مشرکان، منافقان و قبایل یهود، مزاحمت هاى بسیاری براى او ایجاد کردند. درسال دهم هجرت، پس از انجام مراسم حج و ترک مکه و ابلاغ امامت علی بن ابیطالب علیه السلام در غدیر خم و اتمام رسالت عظیم خویش، در بیست و هشت صفر سال یازدهم هجرى، رحلت فرمود.

سخن آخر

امیدواریم از خواندن این مجموعه انشا در خصوص حضرت محمد (ص) لذت برده باشید. شما می توانید مجموعه شعر رحلت پیغامبر اکرم و 3 انشا در خصوص امام حسن مجتبی علیه السلام را نیز در وبلاگ شخصی اسماعیل بخوانید.

در آخر نباید فراموش کنید نظرات خود را در پایین همین صفحه با ما در میان بگذارید.

منبع: مجله انگیزه

به "4 انشا در خصوص حضرت محمد (ص) با موضوعات متنوع" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "4 انشا در خصوص حضرت محمد (ص) با موضوعات متنوع"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید